پاشو پسرم!

صبحی مادری برای بیدار کردن پسرش رفت.

مادر: پسرم بلند شو. وقت رفتن به مدرسه است.

پسر: اما چرا مامان؟ من نمی خوام برم مدرسه.

مادر: دو دلیل به من بگو که نمی خوای بری مدرسه.

پسر: یک که همه بچه ها از من بدشون می یاد. دو همه معلم ها از من بدشون می یاد.

مادر: اُه خدای من! این که دلیل نمی شه. زود باش تو باید بری به مدرسه.

پسر: مامان دو دلیل برام بیار که من باید برم مدرسه؟

مادر: یک تو الآن پنجاه و دو سالته. دوم اینکه تو مدیر مدرسه هستی

نوشته شده در طنز. 8 Comments »

8 پاسخ to “پاشو پسرم!”

  1. دکتر Says:

    من یاد کلاسای دکتر مصدق افتادم.زودتر از 8:30 که سر کلاس نمیومد بعد از 11 هم دیگه نمی تونست سر کلاس بمونه و شروع می کرد موهاشو کندن اونم دو دستی!!! راستی چرا مامانه داره دخترشو زورکی می بره؟؟

    ديگه ببين مامان دكتر، صبحا چه ميكشه از دستش!
    زوركي ميبره؟ چرا كه نه؟!

  2. پیرزن عاشق Says:

    نتیجه ی اخلاقی : آقایون شونصد سالشونم بشه ! هنوز یکی باید مواظبشون باشه و امر و نهی شون کنه !
    نتیجه ی غیر اخلاقی : همه از مدرسه بدشون میاد! حتی خود دست اندرکاران!محترم:-&!!!

    نتيجه ي ضد اخلاقي: نتيجه ي اخلاقيت، به شما هييييچ ربطي نداشته بيد! اما نتيجه غير اخلاقيتو هستم خفن!

  3. niloo Says:

    منم نمی خوام برم دانشگاه. 1-چون خوابم میاد 2-چون خوابم میاد …

    3. گزينه 1و2 4. هر سه گزينه

  4. بهاره Says:

    یاد مدیر خودمون افتادم.چه خاطرات بدی!!!!

    اااا، خاطرات بد؟ خاطرات به اين خشي!!! (خش اگه نميدوني يعني چي از خواهرت بپرس. مطمئنم ميدونه معنيشو) راستي اين اولين نظر سال 09 تو وبلاگ من بودا!

  5. بهاره Says:

    خش یعنی خوش دیگه!!!!

    آفرين، پس اين لهجه يزدي واگيرداره ما نميدونستيم!

  6. یه عاشق(محسن) Says:

    همه اینها که گفتند درسته ولی به نظر من مهمترین نکتش اینه که:
    زه گهواره تا گور دانش بجوی

  7. امید تنها Says:

    حمید چرا داستان مربو به اقاست ولی عکس مربوط به خانوم؟
    راستی پیر زن از اسمت معلومه از عشق یکی از همین اقایون پیر شدی

  8. yashil Says:

    salam,khoobe,edame bede. movafagh bashi bye.

    سلام، مرسي، ادامه ميدم اما تا كجا؟، سلامت باشي، باي!


بیان دیدگاه